اخلاق حرفه اي
در حيطه علوم پزشکي

 

·        سبک ارتباطی پرخاشگرانه:
      افراد پرخاشگر همواره در پی بردن و رقابت با دیگران هستند. آنها هیشه فکر میکنند حق با آنها است و این دیگران هستند که مسئله و مشکل درست میکنند. از واژه های مستبدانه ای مثل باید زیاد استفاده می کنند. خیلی زود خشمگین می شوند و همواره دیگران را مسئول عصبانی شدن خود میدانند. این خصوصیت در طرز نگاه کردن آنها مشهود است و معمولا حتی در مواقعی که عصبانی هم نیستند به صورت هیجانی و بلند صحبت میکنند. یکی از عادتهای معمول افراد پرخاشگر ناتوانی در گوش دادن و در میان سخن دیگران حرف زدن است. هنگامی که با آنان مخالفت میشود به شدت برافروخته میگردند، اما هنگامی که با آنها موافقت میشود عصبانیتشان به سرعت فروکش میکند. اینگونه افراد معمولا فکر میکنند فقط دیدگاه آنان صحیح است و حاضر نیستند انتقاد و مخالفتی را در مورد دیدگاه هایشان تحمل کنند.
      پرخاشگران از برچسبهای تحقیر آمیز معمولا زیاد استفاده میکنند. نباید تصور کرد فرد پرخاشگر یعنی کسی که مدام در حال داد و بیداد است، بلکه خیلی از اوقات افراد پرخاشگر خشم خود را با برچسبهای تحقیر آمیز زدن به دیگران، و توهین و تمسخر نشان میدهند. چهره این اشخاص معمولا عبوس است و یا اینکه بی قراری در آن مشهود است. زیرا این اشخاص معمولا عجول و بی حوصله اند. در یک منظر و با توجه به عوامل محرک رفتار، پرخاشگری و سلطه گری هر دو یک هدف دارند و آن مهار و هدایت دیگران در جهت اهداف خود است. منتها فرد پرخاشگر این عمل را آشکارا انجام می دهد، اما فرد سلطه گر به صورت پنهانی و با فریب هدف خود دنبال میکند. 
·        سبک ارتباطی سلطه جویانه:
      این سبک به لحاظ تجلی با پرخاشگری تمایزهایی دارد، زیرا کنترل و زورگویی نه به طورآشکار، بلکه به صورت پنهان و با فریب اعمال می شود.  فرد سلطه گر خود و دیگران را به عنوان شی، و نه انسان، مورد بهره کشی قرار میدهد و سعی میکند آنها را در جهت منافع خود فریب داده و مهار کند. در الگوی ارتباطی سلطه گرانه، مهار و کنترل دیگران با دیدی غیر انسانی و با هدف استثمار صورت میگیرد. در عین حال، این میل به بهره کشی معمولا در پشت یک احترام افراطی و تصنعی پنهان میشود، و این تاکتیک سلطه گران برای کنترل دیگران است.
     افراد سلطه گر معمولا به یک سبک از رفتار و ارتباط خو میکنند و هر گونه رفتاری خارج از این چهارچوبها، فرد سلطه گر و یا به عبارتی مهارگر را بشدت مضطرب و نگران میکند. برهمین اساس است که افراد سلطه گر سعی در مهار و بهره کشی دیگران، و حتی خود، در جهت حفظ تصورات قالبی خود دارند. چنین اعمالی منجر به احساس ایمنی آنها می شود.
     پایبندی افراد سلطه گر به تصورات و اعمال کلیشه ای و درست و نادرستهای خود در جهت حفظ احساس ایمنی بقدری است که هیچگاه نمی توانند تفکر و عمل خارج از چهارچوبهای قالبی خود را در نظر بگیرند. همین امر به نوعی احساس محق بودن، نقد ناپذیری، و فریب و بهره کشی از دیگران در جهت تحقق افکار و تصورات قالبی منجر میشود، و بهره کشی و دید غیر انسانی نسبت به دیگران را برای آنها توجیه پذیر میسازد. وابستگی آنها به این تصورات برای مهار اشیا و ابزارهایی به نام انسان سبب میشود کمتر بتوانند خارج از چهارچوبهای مذکور بیندیشند و در نتیجه افراد سلطه گر معمولا چندان خلاق نیستند.
·         سبک ارتباطی سلطه پذیرانه:
     سبک ارتباطی منفعلانه یا عدم ابراز وجود نیز به آن گفته می شود. افراد سلطه پذیر دلمشغولی پرهیز از برخورد با دیگران را دارند، حتی اگر این کار به قیمت ضایع شدن حق آنها منتهی شود. آنها معمولا حق را به دیگران می دهند و برای خود ارزش و احترامی قائل نیستند. چنین افرادی در مقابل انتقاد بسیار مضطرب میشوند و معمولا برخلاف میل خود عمل میکنند. هنگام ارتباط با آنها، علائم اضطراب همچون حرکات زائد، مالیدن دستها به هم، وول خوردن، بریده بریده حرف زدن، و نفس عمیق کشیدن کاملا مشهود است.
    برای پیدا کردن علت مشکلات معمولا خودشان را سرزنش میکنند و گاهی این سرزنش به قدری شدید میشود که ماهیت خودآزاری پیدا میکند. هنگامی که تعارض پیدا میکنند گاهی با برانگیختن حس ترحم دیگران سعی میکنند از تعارض فرارکنند. به عبارت دیگر، افراد سلطه پذیر و کم رو به طور کلی هنگامی که با کسی مشکلی پیدا میکنند به جای حل مسئله سعی در پاک کردن صورت مسئله دارد. این حالت عقب نشینی حتی در طرز نشستن و راه رفتن آنها مشهود است. معمولا هنگام صحبت سعی میکنند تا در چشم دیگران نگاه نکنند. در جلسات و مهمانیها معمولا ساکت هستند. وقتی کسی باعث ناراحتی آنها میشود، به جای صحبت و طرح مسئله با فرد مذکور مسئله را در دل خود نگه می دارند و تقلا میکنند آن را فراموش کنند. اما معمولا در این کار موفق نمی شوند و مسئله در دلشان باقی میماند. گاهی نیز سعی میکنند با اخم کردن و حرکات و رفتارهای غیر مستقیم ناراحتی خود را به دیگران نشان دهند.
      اگر فردی را دیدید که بشدت عصبانی و در حال پرخاش کردن است زود تصور نکنید که وی یک فرد پرخاشگر است. ممکن است چنین فردی یک آدم کاملا کم رو و سلطه پذیر باشد. افراد کم رو همیشه ناراحتیهای خود از دیگران را در دلشان نگه میدارند. از این روی گاهی در اثر ناراحتیهای مذکور منفجر میشوند و ممکن است بشدت پرخاشگر گردند. گاهی اوقات چنین افرادی در تبیین مخالفت نکردن و یا عدم ابراز ناراحتی های خود میگویند چون عصبانیت آنها خیلی شدید است نمیتوانند آن را به صورت منطقی و مهار شده ابراز نمایید. بنابراین از خروش و تخلیه ناراحتی و خشم خود وحشت دارند و بشدت سعی میکنند آن را در دل خود نگه دارند. در واقع یک فرد کم رو یا سلطه پذیر، در کنار اینکه همیشه میترسد مبادا دیگران از دستش عصبانی شوند، از افشای ناراحتیها و هیجانهای شدید خود نیز وحشت دارد.
      پرخاشگری غیر مستقیم رفتار دیگری است که افراد سلطه پذیر و کم رو زیاد دیده می شود. ترس از ناراحت کردن دیگران (به دلیل میل شدید به دوست داشتنی جلوه کردن) و شدت ناراحتیهای حبس شده در سینه افراد کم رو و سلطه پذیر سبب میشود به جای بیان منطقی ناراحتی و یا ابراز مستقیم عصبانیت خود از دست دیگران، خشم خود را به صورت غیر مستقیم تخلیه کنند. به عنوان مثال، کارمند سلطه پذیری که از دست مدیر خود شاکی است، ممکن است ناراحتی خود را با کم کاری، بدگویی کردن از مدیر خود، و تخریب فرآیند کار سازمان نشان دهد. تمامی صفات مذکور نشان میدهد برخلاف تصور عامیانه که معمولا کنار آمدن و کارکردن، و یا زندگی کردن با افراد کم رو را راحت میدانند، آسیبهایی که الگوی ارتباطی کم رویی و سلطه پذیری در دیگران وارد میکند ممکن است شدید باشد
·         سبک ارتباطی قاطعانه یا ابراز وجود
      یک فرد قاطع  هم حقوق خود و هم حقوق دیگران را محترم می شمارد. نکته قابل توجه در افراد قاطع توانایی برخورد مسئله مدار است. آنها برخلاف افراد سلطه پذیر که خود را متهم می کنند، و بر خلاف افراد پرخاشگر که همواره دیگران را متهم می کنند، در تبیین و پیدا کردن راه حل به جای متهم کردن دیگران به مسئله و چگونگی حل آن توجه می کنند. چنین سبکی از برخورد را مسئله مداری، در مقابل من مداری و تو مداری، می نامند.
      افراد قاطع نکات مثبت و منفی را هم در خود و هم در دیگران به صورتی منصفانه می بینند و در عین حال هم برای خود احترام قائلند و هم برای دیگران. برهمین اساس، در حل تعارضات هم قادرند دیدگاههای خود را به وضوح بیان کنند و هم احترام خود و دیگران را حفظ نمایند. بر همین اساس افراد قاطع در حل تعارضات بیشتر بر گفتگو تاکید می کنند و مایل به برقراری رابطه با دیگران هستند.
       هسته اصلی ای که سبب پرورش یک الگوی ارتباطی قاطعانه می شود صداقت و حرمت به خود و دیگران است. کسی که هم برای خود ارزش و احترام قائل است و هم برای دیگران، توانایی یادگیری گفتگو کردن روشن، شنونده حرف دیگران بودن، منصف بودن، احترام برانگیز بودن، و صریح بودن را خواهد داشت. افراد قاطع نسبت به افکار و احساسات دیگران حساسیت نشان می دهند و قادرند علاوه بر دیدگاهها، شنونده احساسات دیگران نیز باشند. در عین حال قادرند افکار و اساسات خود را نیز به وضوح بیان کنند.
       حال با توجه به توضیحات ارئه شده در خصوص چهار الگوی ارتباطی، فهرست ویژگیهای رفتاری قابل تطبیق هریک از این الگوها را می توان به صورت جدول زیر مطرح کرد.
 
جدول تطبیق ویژگیهای رفتاری چهار الگوی ارتباطی
سلطه پذیری
سلطه گری
پرخاشگری
قاطعیت
صدای ضعیف و لرزان
صدای معمولی اما گاهی لرزان
صدای بلند
صدای معمولی و متناسب
با تردید صحبت می کند
با کنایه و به صورت غیر مستقیم صحبت می کند
سریع صحبت می کند
با سرعت متناسب و قابل فهم صحبت می کند
فاقد ارتباط چشمی
معمولآ فاقد ارتباط چشمی
نگاه خصمانه
ارتباط چشمی متناسب
تو مدار
من مدار
من مدار
مسئله مدار
ناتوان در ارائه واکنش مناسب در حین صحبت
ارائه واکنش توام با فریب در حین صحبت
ناتوان در گوش کردن
توانا در هنر گوش کردن
گریز از تعارض
فریب فرد مقابل در تعارض
تخریب فرد مقابل در تعارض
تاکید بر گفتگو در برخورد با تعارض
آسیب پذیر
آسیب پذیر و آسیب زننده
آسیب زننده
یاری بخش
گفتار کلی و غیر مستقیم
گفتار کلی و غیر مستقیم
گفتار مبهم، مستقیم و توام با بر چسبهای تحقیر میز
گفتار روشن، مشخص و عینی
مستعد افسردگی و اضطراب در روابط
مستعد افسردگی، اضطراب و خشم در روابط
مستعد خشم واحساس گناه در روابط
تنظیم و مهار احساسات در روابط
اجازه مورد سوء استفاده قرار گرفتن
خود ودیگران را به صورت پنهان مورد سوء استفاده قرار دادن
سوء استفاده از دیگران به صورت آشکار
رابطه منصفانه و به نفع دو طرف
مورد بی احترامی قرار می گیرد
در کوتاه مدت احترام برانگیز
تهدیدگر و به ظاهر احترام برانگیز
احترام برانگیز
ناموفق در روابط
ممکن است در کوتاه مدت در روابط موفق باشد
ممکن است در کوتاه مدت در روابط موفق باشد
احتمال بالای موفقیت در روابط
کم حرف
پر حرف وسخنان طولانی
هنگام انتقاد و توهین پرحرف می شود
ایجاز در گفتار

 

          برگرفته شده از کتاب سبک ها و مهارت هاي ارتباطي نوشته دکتر نيما قرباني

 

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 5 بهمن 1390برچسب:, توسط واحد اخلاق حرفه ای |

 

ارتباطات به عنوان يک فرايند، شامل اطلاعاتي است که از طريق علائم و نشانه ها ارسال و يا دريافت مي شود. اين اطلاعات شامل کلمات، حرکات غيرکلامي، نگرش ها و حالات مي باشد. به عبارت ساده چنين گفته مي شود که ارتباطات دربردارنده اين است که" کي چه مي گويد؟ به چه طريقي مي گويد؟ براي چه کسي و با چه درجه اي از تأثير پيام مي فرستد "(اچ. لاسول ،1948: 51-37).
 ارتباطات بين فردي متضمن فرايندي است که حداقل با چهارفاکتورتبيين مي شود:
الف- احساس در مورد خود.
ب- احساس درمورد ديگري.
ج- احساسات درمورد محتواي آن چيزي که بايد مورد بحث قرارگيرد.
د- احساسات درمورد موضوعي که مورد توجه قرارمي گيرد.
از مهمترين عوامل ارتباطي را مي توان "چهارچوب ذهني من" دانست. اينکه:
دربارهُ (گيرنده يا فرستنده) اطلاعات چگونه فکرمي کنم(چه احساسي دارم)؟
تعصب ها و موضعگيري هاي من نسبت به او چيست؟
من دربارهُ محتواي خاص پيام چه فکرمي کنم(چه احساسي دارم)؟
 تعصب ها و موضعگيري هاي من دراين مورد چيست؟
 در بارهُ موضوع پيام چه فکر مي کنم؟
موانع ارتباطات مؤثر بين فردي
موانع ارتباطات بين فردي ريشه در پردهُ (ساختار) ادراکي فرستنده و گيرنده پيام (اطلاعات) دارد. منظور از اطلاعات، بدنه زبان و نشانه ها و نيز کلمات و واژه هاست.
هرمانعی برسر راه ارسال و دریافت مؤثر یک پیام مشخص به عنوانیک مانع عمل می نماید. درحالیکه موانع بسیارعظیمی برسر راه ارتباطات مؤثر وجود دارد،دوازده مانع اصلی را که در روابط بین شخصی اختلال وارد می کنند درجدول زیر مرور میکنیم. هر گاه فردی تحت استرس و فشارکاری، یا حالت یورش یا حالتناراحتی ذهنی قرارمی گیرد، احتمال اینکه یک یا چند مورد ازاین موارد ظاهرشود، وجوددارد.
1.        قضاوت Judging  
2.        انتقادکردن  Criticizing                   
3.        ارسال راه حل  Sending solution
4.        دوری از علا ئق و منافع دیگران Avoiding other's concerns
5.        دستوردادن  Ordering
6.        تهدیدکردن Threatening
7.        موعظه کردن Moralizing
8.        افراطی/ پرسیدن نامناسب  Excessive/ Inappropriate
9.        پند دادن  Advising
10.     مشغول کننده/ سرگرم کننده  Diverting
11.     مذاکره منطقی  Logical Argument
12.     اطمینان مجدد دادن Reassuring
 
 
اقتباس از مقاله" ارتباطات و الگوهاي ارتباطي در سازمان" دکتر فريدون وردي نژاد
                                                                                       ادامه دارد.......
 

 

نوشته شده در تاريخ شنبه 24 آذر 1390برچسب:, توسط واحد اخلاق حرفه ای |
.: Weblog Themes By LoxBlog :.